• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : Wednesday - 8 May - 2024
0
نویسنده انیمیشن «چل پله زیر زمین»:

کُمیت تخیل بزرگسالان لَنگ می­‌زند/ به فانتزی و روایتگری مدرن میدان بدهیم

  • کد خبر : 5494
  • 06 فروردین 1403 - 12:20
کُمیت تخیل بزرگسالان لَنگ می­‌زند/ به فانتزی و روایتگری مدرن میدان بدهیم
نویسنده انیمیشن «چل پله زیر زمین۳» گفت: باید برای بزرگسالان انیمیشن قوی ساخته شود، زیرا مشکل واقعی ما بزرگسالانی هستند که کُمیتشان در تخیل و فانتزی لَنگ می‌­زند.

به گزارش پرگار خبر به نقل از خبرگزاری ایرنا، سریال انیمیشن چل پله زیر زمین۳، محصول مرکز انیمیشن سوره، به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علیرضا طاهری، در ۱۳ قسمت از ۲۶ اسفند هر شب ساعت ۱۸ روانه آنتن شبکه نهال شده است. فصل جدید این اثر که به مشکلات محیط زیست توجه دارد و مخاطبان را با جاذبه‌های گردشگری و تاریخی آشنا ‌می‌کند، در گونه کمدی فانتزی-آموزشی و ساخته شده است.

همزمان با به نیمه رسیدن پخش آن گفت و گویی با نسیم خراشادی‌زاده نویسنده این اثر درباره تغییرات آن در فصل سوم، اضافه شدن شخصیت های جدید، چالش‌های طراحی قصه داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

دنیای انیمیشن باید جادوی فراتر از واقعیت رفتن داشته باشد

«چل پله زیر زمین» چندمین سریال انیمیشن شماست که به نگارش درآوردید و چه تفاوتی با دیگر آثار انیمیشنی که تا کنون کار کرده‌اید، دارد؟

چل پله زیر زمین سومین کار انیمیشنی بود که نوشتم و مهمترین ویژگی این کار برایم این بود که پیرنگ اصلی و طراحی داستان‌های آن متعلق به خودم بود. البته ناگفته نماند که میدان مناسبی از طرف کارگردان و همکاران بالادست در مرکز انیمیشن سوره در اختیارم قرار گرفته بود و برای کاری که انجام می‌دادم، آزادی عمل داشتم.

شخصیتها چگونه خلق شدند و چطور به ویژگی‌هایی که هر کدام داشتند، رسیدید؟

فکر و ایده من درباره انیمیشن همیشه این است که شخصیت‌ها و فضا و همچنین دنیای انیمیشن تا جایی که ممکن است، فانتزی، تخیل و جادوی فراتر از واقعیت رفتن داشته باشند. اگر از من بپرسید می‌گویم وجه تمایز مثبت انیمیشن با فرم‌های غیرانیمیشنی در همین است، اما به ندرت پیش می‌آید که در مرحله طرح و تایید در ایران، به نویسنده، دست‌ بازی برای تخیل و فانتزی سازی نو بدهند. فضای غالب سفارش دهندگان، واقعیت‌گرایی با چاشنی طنز است که از نظر من برای انیمیشن اگر لازم هم باشد، کافی نیست به ویژه زمانی که محصولات رنگارنگ و متنوع جهانی را تماشا کنید و بشناسید.

در انیمیشن شرط لازم و کافی این است که باورپذیر باشید. به هر حال در شخصیت‌سازی برای این سریال، فرصت این را داشتم تا شخصیت‌های جدید و متنوع خلق کنم که تالیف و اصل بود نه کپی یا مونتاژ از کارهای دیگر. «دکتر تور» و دستیارش «کوشا» ۲ دانشمند هستند که شخصیت‌های از انقراض برگشته را سرپرستی می‌کنند.

این شخصیت‌ها ترکیبی از نشدن هستند!! مثلا درختی که راه می‌رود و مثل کانگرو کیسه‌دار است و اتفاقا به دلیل همین بلاتکلیفی ژنتیکی در تاریخ زیست منقرض شده است. حالا در آزمایشگاه دکتر تور دوباره به جهان واقعی ما بازگشته است. یا خرچنگی که بال دارد و پرواز می‌کند، ماری که سر و دمش به هم چسبیده و مثل چرخ حرکت می‌کند، حشره‌ای که روی سرش لامپ شب تاب دارد؛ خرسی با بال‌های سنجاقکی و یک سفره ماهی هلیومی که مثل بادکنک در هوا شنا می‌کند. این شخصیت‌ها ساخته شده‌اند تا به تم و درون‌مایه اثر که دوستی در عین تفاوت‌هاست، کمک کنند و به مخاطب هدفشان تصویر تازه‌ای از کار گروهی بدهند. یعنی کودک به واسطه هم‌ذات‌پنداری با این موجودات خاص، درک خواهد کرد که قرار نیست همه ما شبیه به هم فکر کنیم یا توانایی‌های یکسان داشته باشیم و اتفاقا راز دوستی در همین همپوشانی و درک قوت و ضعف‌هاست.

پیرنگ اصلی کار یعنی جست‌وجو برای راه حل یک مساله و پرسشگری زمینه‌ای برای خلق این گوناگونی و رنگ‌آمیزی جدید برای شخصیت‌ها بود. در فصل‌های جدید ۳ و ۴ شخصیت‌های دیگری از انسانی و غیرانسانی به داستان‌ها اضافه شدند و تحرک و تضارب موقعیت‌های محرک را بالا بردند. شخصیت روشا، دخترکی بیش فعال، باهوش و قوی است که وارد آزمایشگاه دایی تور می‌شود تا در تعطیلات همراه او و موجودات به سفرهای قهرمانی به چهار گوشه ایران برود.

همچنین گروه ضد قهرمانی هم برای ایجاد موقعیت‌های مهیج بیشتر اضافه شد، دکتر کلک به عنوان وزنه‌ای در مقابل دکتر تور، از علوم و دانش در جهت سوءاستفاده می‌کند و دستیاری به نام فضولچه دارد که مدام در حال خرابکاری و طرح و توطئه است. این مانع (استفاده درست از کلیشه ضد قهرمان) برای شکل‌گیری گروه قهرمانی در فصل جدید، موثر بود.

تولید انیمیشن، پُرهزینه است

برای نگارش قصه و خلق شخصیت‌ها با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟ چقدر از آنچه نوشتید دستخوش تغییر شد و چه قدر به اجرا رسید؟

چالش اصلی برای سریال‌هایی از این دست، معمولا این است که مخاطب‌پسند از آب در بیاید و طیف بیشتری از کودکان و خانواده‌ها را با خود همراه کند. انیمیشن و به ویژه سریال‌ها و سری‌ها، یک صنعت سرگرمی درجه یک در جهان هستند. در سراسر جهان، بر اساس نیازهای بومی هر منطقه و کشور، صنعت سریال‌سازی انیمیشن، محصول‌هایی تولید می کند و همین کارهای بومی در جهشی، جهانی هم می‌شوند.

این محصولات، اول اینکه بر اساس کلیشه‌های ایجاد سرگرمی طراحی و دوم در بقاء خود و مخاطب تولید مستمرشان حفظ می‌شوند تا جایی که سریال‌ها به برندهای مناسب برای نسل‌ها تبدیل شوند. در چنین صنعتی و با چنین نیازی، کار انیمیشن ساختن نمی‌تواند یک‌جور بخت‌آزمایی باشد بلکه باید حساب‌شده، سلیقه‌سازی و همراه با تغییرات جامعه و نسل‌ها، خودش را بروزرسانی کند. مسلم است که این کار طرح و برنامه می‌خواهد، شکیبایی و آینده‌نگری لازم دارد و از همه مهمتر تخصص‌گرایی در تولید و کارگروهی منسجم می‌طلبد.

این ویژگی‌ها برای ما تولیدکنندگان ایرانی، اولویت دارد چون در اغلب موارد با تغییرات جوی فضای مدیریتی، سونامی تغییر مسیرهای ناگهانی و در مواقعی کهنه‌گرایی و تصمیمات شخصی با سلیقه یک نفر، همه چیز را به باد می‌دهد و روند گسترش و صنعتی شدن در کار متوقف می‌شود تا ارتباطی که به زحمت با مخاطب شکل گرفته است، قطع و زنجیره اعتماد دچار گسست شود. در این مورد خاص، خوشبختانه تا این لحظه استمرار در تولید، فیدبک‌گیری، و تغییرات در ساخت فصل‌های جدید، روند مناسبی داشته است و من که نویسنده اثر هستم همراه با علیرضا طاهری کارگردان و تهیه کننده سریال، با این چالش بزرگ به کمک تصمیم گیرندگانی مثل امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره مشکل پیدا نکردیم. مثلا رعایت کیفیت اثر در حین افزایش کمی آن یک چالش جدی‌ است. تولید انیمیشن، پُرهزینه است و گروه‌های مستقلی مثل ما از لحاظ اقتصادی برای بهتر کردن محصول‌مان با این روند تورمی قیمت‌ها، مدام باید بیشتر هزینه کنیم، این برای گروه‌هایی مثل ما یک چالش استرس‌آور است.

انیمیشن به سرمایه و اعتماد نیاز دارد

ساخت و تولید انیمیشن در شهرهای دیگری به غیر از پایتخت با چه موانعی روبه‌رو است؟ چه قدر امکانات به ویژه نیروی متخصص در شهرستان‌ها فراهم است؟

یکی از بهترین و منصفانه‌‍ترین رویکردهایی که دیدم، همین تلاش برای تمرکززدایی از تهران و استفاده از نیروهای متخصص در شهرها و شهرستان‌های دیگر بود که در پیچینگ رویازی سوم به چشم دیدم. از تمام شهرهای ایران گروه‌های توانمند، بااستعداد و باانگیزه شرکت کرده بودند، از بیرجند، از آذربایجان، از قم تا یزد، کار ما از قزوین شرکت کرد و موفق شد برای تولید سرمایه بگیرد. به نسبت امکاناتی که در تهران است، شهرهای دیگر به نظر من نه تنها از تهران عقب نیستند، بلکه جلوتر هم هستند.

مثل جزیره از هم جدا نباشیم. هر شهری با فرهنگ خودش می‌تواند رنگی به این صنعت سرگرمی بدهد و همین در برآیند کلی می‌تواند انیمیشن ایران را متحول کندافرادی مثل من که در تهران هستیم می‌توانیم به طور موثر با دوستان در شهرهای دیگر همکاری کنیم تا در درجه اول امید بیشتری به کار و تولید ایجاد شود و از طرفی مثل جزیره از هم جدا نباشیم. هر شهری با فرهنگ خودش می‌تواند رنگی به این صنعت سرگرمی بدهد و همین در برآیند کلی می‌تواند انیمیشن ایران را متحول کند. کاستی‌ها زیادند، سرمایه کمی در این بازار وجود دارد، آموزش و سبک‌ها و فنون متنوع انیمیشن به سرمایه و اعتماد نیاز دارد.

من معتقدم از نظر فنی پتانسیل بالا اما دست‌ها خالی‌ است و برای همین متاسفانه نیروی کار این صنعت سرخورده می‌شوند و در خطر مهاجرت هستند. تا جایی که من می‌دانم، آقای طاهری برای تولید این انیمیشن، نیروهای متخصص در قزوین و شهرهای دیگر را به کار دعوت کرده‌ و همین مایه افتخار ماست.

در زمینه نگارش که تخصص من است، در چندسال اخیر بارها از شهرهای دیگر از من دعوت شده تا برای نگارش فیلم‌نامه انیمیشن با آنها همکاری کنم و من هم تا جایی که می‌توانستم به پروژه‌ها کمک کردم. شک ندارم نویسنده‌هایی بهتر از من در همین شهرها منتظر آموزش مناسب یا فرصت مناسب هستند تا بهترین فیلم‌نامه‌ها را بنویسند. مساله اصلی پشتیبانی درست از این نیروها و ایجاد شبکه ارتباطی بین گروه‌های مستقل و توانمند است که کم نیستند و به کمک احتیاج دارند تا خودشان را معرفی و مطرح کنند.

امکان خلق شخصیت‌های منفی گرفته شده ‌و بی‌مزه می‌نویسیم

در پروسه نگارش فیلم‌نامه و متن یک سریال انیمیشن ویژه کودکان و نوجوانان چه مواردی را باید مدنظر قرار داد؟ به روز بودن سازندگان و ارتباط با بچه‌ها چه قدر در این مسیر موثر است؟

اولین و مهمترین مورد این است که به کودک خوراکی برای فکر کردن و یاد گرفتن مهارت‌های زندگی بدهیم، اما نه مستقیم یعنی سرگرم کردن کودک، شاد کردن او، کنجکاو کردن او اهمیت زیادی دارد. غیر از این از نظر من وقت کارهای تالیفی است یعنی ما یکی از غنی‌ترین و باستانی‌ترین سرچشمه‌های قصه در جهان بودیم اما این روزها نیستیم.

روایتگری ما وحشت‌زده و ترسیده است، محدود شده به سفارش دهندگانی که معمولا اصلا ارتباطی با مخاطب ندارند و تک بعدی و شعاری رفتار می‌کنند. زندگی سرشار از قصه و تضاد است و همین برای قصه‌ها حیاتی است. در کارهای دیگر بارها شده که طرح داستان‌نویی نوشته اما تمام این طرح‌های نو رد می‌شوند و طرح‌های کلیشه‌ای و به شدت آموزشی که خودم به آنها می‌گویم «طرح-موعظه» قبول و تحسین شده‌اند!! این برای من نویسنده کابوس است.

در حالی که صبح تا شب مشغول مطالعه انواع کتاب‌های مربوط به کارم هستم، می‌بینم هر آنچه فرمول جادویی روایتگری است با بن‌بست سلیقه و احتیاط مواجه می‌شود. در نتیجه خروجی کارها کلیشه‌ و کپی‌کاری از کارهای دیگر می‌شود. اولویت در همین است که به تخیل و فانتزی و روایتگری مدرن، میدان بدهیم تا بتوان دوباره از همان چشمه غنی داستان‌های جدید استخراج کنیم و از این میراث قصه و ادب نهایت استفاده را ببریم. یکی از مهمترین چالش‌ها که موجب شوربختی نویسنده‌هاست این است که امکان خلق شخصیت‌های منفی از ما گرفته می‌شود. یعنی به بهانه بدآموزی، ما نصف قصه را فلج می‌کنیم و بی‌مزه می‌نویسیم.

جهان انیمیشن یک جهان بیکران است

خوشبختانه در چل پله زیر زمین به جای اینکه جلوی ما را بگیرند (مثل اغلب کارها) خودشان تشویق‌مان کردند که ضدقهرمان بامزه و قوی خلق کنیم. این برای من یک موهبت بود. به روز بودن در روایتگری و خلق یعنی اینکه اجازه تجربه طرح‌های نو از اول به روایتگر و سازنده داده بشود و در تولید اثر از دنیای اداری برای ما مانع تراشی نشود.

جهان انیمیشن یک جهان بیکران است، نسبت به واقعیت امکان جهش دارد؛ از نظر من برای به‌روزرسانی و پیشرفت این صنعت، اول باید تصمیم‌گیرندگان و سرمایه‌گذاران به‌روز و با دنیای فانتزی و تخیل و کودکی آشنا بشوند. علاوه بر این، در کنار کودک، معتقدم باید برای بزرگسالان هم انیمیشن قوی ساخته شود چون مشکل واقعی ما بزرگسالانی هستند که کُمیتشان در تخیل و فانتزی لنگ میزند. مثل همه جای دنیا برای هر رده سنی باید انیمیشن ساخت به ویژه بزرگسالان ما که گاهی یک نوجوانی و کودکی عقیم را تجربه کرده اند و از تخیل کردن می‌ترسند. وقتی به چنین تولید انبوهی رسیدیم، آن وقت می توانیم ادعا کنیم که صنعت انیمیشن ما زنده و پویاست.

فصل‌های بعدی هم می‌تواند تولید شود

هدف انیمیشن چل پله زیر زمین چیست و چه حرفی برای مخاطب دارد؟ آیا امکان ادامه یافتن آن وجود دارد؟

مهمترین هدف ما در تولید این انیمیشن از نظر محتوا و متن، این بود که پرسشگری و کار گروهی را درون‌مایه اثرمان کنیم. یعنی اینکه به جای انکار مساله، حلش کنیم. دوستی در عین تفاوت‌ها، همکاری، همیاری… و از نظر تولیدی و ساخت اثر قرارمان این بود که مخاطب سرگرم هم بشود و این بدون سرخوشی و ماجرا ممکن نبود. از نظر فنی کار همکارم علیرضا طاهری برای کودک تمیز، سرخوشانه و کودکانه بود. در صورتی که مخاطب با کار همراه بشود که در فصل یک و دو چنین بود چون بازخورهای خوبی گرفتیم، فصل‌های بعدی هم می‌توانند تولید بشوند که البته بستگی به تصمیم گیرندگان دارد اما ما برای ادامه دادن آماده‌ایم.

از همکاری خود با عوامل سازنده اثر برایمان بگویید. چگونه با آنها آشنا شدید و چه عواملی موجب همکاری تان شد؟

حدود سه سال قبل، علیرضا طاهری کارگردان اثر از من دعوت کرد که در رویداد پیچینگ «رویازی» شرکت کنیم. واقعا آن موقع فکر نمی‌کردم تاثیری داشته باشد، اما چون طرح‌نویسی و خلق جهان‌های جدید را دوست دارم بدون شناخت زیاد، پذیرفتم. به تدریج متوجه شدم که او پیگیر، اهل کار، با اخلاق حرفه‌ای و از نظر فکری با من همسو است. چل پله زیر زمین به شکل طرح در پیچینگ ارایه و بعد موفق به تولید شد. یکی از همکاری‌های خوب من بود که از روند تولیدش لذت بردم و تجربه‌ای بود که البته دنباله داشت. امروز هم با طرح‌های جدید دیگری مشغولیم و برای تک تک این طرح‌ها برنامه‌ریزی کردیم.

چل پله زیر زمین یک کارِ ایرانیِ واقعی است

اگر بخواهید به مخاطب پیشنهاد دهید که این اثر را ببیند، می‌گویید به چه دلیل آن را تماشا کند؟

به مخاطب خواهم گفت که چل پله زیر زمین یک کارِ ایرانیِ واقعی است و شبیه هیچ کار دیگری که دیده، نیست. مخاطب هدف این کار، در جهان کودکانه شاد و ماجراجویانه با شخصیت های عجیب و غریبش همراه می‌شود و احساس قهرمانی را در نجات طبیعت و موجودات و گیاهان تجربه می‌کند.

وقتی از کسانی که بچه‌های کوچک دارند، می‌شنوم که مثلا با تماشای این کار لذت می‌برند و چیزهایی را که آموخته‌اند، برای پدر و مادرشان تعریف می‌کنند از بازخورد خوبش احساس رضایت می‌کنم. هر بچه‌ای یکی از شخصیت ها را بیشتر از بقیه دوست دارد که این هم ویژگی مثبت دیگری است. دختربچه‌ای می‌گفت «گردوله» را بیشتر دوست دارد چون قِل می‌خورد و پسربچه‌ای می‌خواست مثل «دکتر تور» در آینده دانشمند شود. این نمونه‌های کوچک اتفاقی و بازخوردها و نظراتی که به من می‌رسد، برایم لذتبخش است.

شخصیت‌ها از فصل ۱ و ۲ تا رسیدن به فصل ۳ و ۴ با چه تغییراتی مواجه بودند. سه شخصیت جدید بر چه اساس اضافه شدند؟ آیا تغییر سن در شخصیت‌ها رخ داده است یا نه؟

به طور ویژه سه ضخصیت جدید به فصل ۳ و ۴ اضافه شده‌اند. یکی دختربچه زرنگ و زبلی به نام روشا است که خواهرزاده دکتر تور است و به علم و دانش علاقه دارد. او در فصل ۳ و ۴ مهمان آزمایشگاه است. مثل تمام بچه‌های نسل جدید توانمند و با تمام کوچکی و کم سن و سال بودن، یک قهرمان و پیشروی واقعی است. دو شخصیت دیگر ضدقهرمان‌های ما هستند که به داستانها تحرک و زدوخوردهای جالبی اضافه کردند. از نقطه نظر روانشناسانه، دکتر کلک سایه دکتر تور است به این معنا که در مقابل یک دانشمند مثبت‌اندیش و دغدغه‌مند، یک دانشمند خرابکار قرار دادیم که قصد دارد به محیط زیست صدمه بزند. این دکتر کلک بدجنس که چهره‌اش دیده نمی‌شود، دستیاری دارد به نام فضولچه که در هر اپیزود به شکلی از گروه قهرمانی دکتر تور شکست می‌خورد.

یکی از خوبی‌های این شخصیت ها این است که برای طیفی از سنین کودک مابه‌ازا دارد. مخاطب‌های کوچکتر موجودات آزمایشگاه را دوست دارند و مخاطب‌های بزرگتر کوشا و دکتر تور را می‌پسندند. از سوی دیگر تغییر سن در شخصیت‌ها رخ نداده است چون این شخصیت‌ها تیپ هستند نه کاراکتر به معنای دراماتیک یعنی هر کدام یک ویژگی منحصر به فرد دارند که در کنار دیگران رنگ‌آمیزی جدید و متنوعی ایجاد می‌کنند.

لینک کوتاه : http://pargarkhabar.ir/?p=5494

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

logo-samandehi